گسترش آلمان یولین لهستان اسلواکی

گسترش: آلمان یولین لهستان اسلواکی مونته نگرو آلمان سن مارینو چک

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

گت بلاگز اخبار سیاسی و اجتماعی اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند ، می‌خواستند نهم دی فاتحه دولت را بخوانند

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: خیلی‌ها تصورشان این بود که جهت اعتراضات هفتم دی ماه شرکت دهی به نحوی باشد که از مشهد شروع شده است کل کشور را در بر بگیرد و نهم دی د

اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند ، می‌خواستند نهم دی فاتحه دولت را بخوانند

می درخواست کردند نهم دی فاتحه دولت را بخوانند/ اصلاح طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند

عبارات مهم : سیاسی

یک فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: خیلی ها تصورشان این بود که جهت اعتراضات هفتم دی ماه شرکت دهی به نحوی باشد که از مشهد شروع شده است کل کشور را در بر بگیرد و نهم دی دیگر فاتحه دولت آقای روحانی را بخوانند. بحث من این است که ما و حاکمیت در وضعیتی قرار گرفته ایم که باید متوجه این عنوان باشیم. بی اعتمادی به دولت روحانی، بی اعتمادی به شهردار منتخب اصلاح طلبان یا شورای اصلاح طلبان، بی اعتمادی به مجلسی که در شرایط حداقلی شکل گرفت و نهادهایی که همکاری مردم در آنجا عینیت پیدا می کند الان در معرض آسیب جدی است و این در واقع اساسا نهاد انتخابات در این کشور را ترساندن می کند.

آذر منصوری اعتقاد است: بی اعتمادی به دولت روحانی، بی اعتمادی به شهردار منتخب اصلاح طلبان یا شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، بی اعتمادی به مجلسی که در شرایط حداقلی شکل گرفت و نهادهایی که همکاری مردم در آنجا عینیت پیدا می کند الان در معرض آسیب جدی است و این در واقع اساسا نهاد انتخابات را در این کشور را ترساندن می کند.

قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت با تشریح روند شکل گیری لیست های اصلاح طلبان در انتخابات مجلس و شورای شهر گفت: شورای عالی سیاستگذاری بعد از انتخابات عملا نتوانست در شکل گیری فراکسیون هایی که می توانستند مطالبات اصلاح طلبان را در مجلس پیگیری نمایند ایفای نقش کند. متاسفانه یا جهت ارتباط مستمر این نهاد انتخابی با منتخبان فکری نشده بود یا اگر هم تصمیمی اتخاذ شده است بود اراده ای جهت این کار وجود نداشت.

اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند ، می‌خواستند نهم دی فاتحه دولت را بخوانند

متن کامل گفت وگوی آذر منصوری با ایلنا را در ذیل می خوانید:

بالاخره بعد از بحث های فراوان اطراف دیدار اصلاح طلبان با رییس جمهور جهت طرح مباحث و دغدغه ها با حسن روحانی که اساسا با سبد رای این جریان سیاسی روی کار آمد؛ این دیدار محقق شد. تا چه میزان از مباحث مطرح شده است رضایت دارید و فکر می کنید آنچه از سوی این فعالین سیاسی مطرح شد در تصمیمات رییس دولت موثر خواهد بود؟

ای کاش این نشست سریعتر برگزار می شد؛ یعنی در فاصله انتخابات اردیبهشت ۹۶ تا الان خیلی بهتر بود و خیلی انتظار بود که آقای روحانی در این وقت بتواند این گفت و گوی مستقیم و بدون واسطه را انجام دهد. به هرحال این تاخیر خودش یک مساله است ولی به نظر باز هم به رغم تاخیری که به وجود آمد، فضای گفت و گو به گونه ای بود که اگر ادامه پیدا کند و مباحث و انتقادهایی که در این گفت و گو ها مطرح می شود نتیجه خودش را در عوض کردن رویکردهای آقای روحانی نشان دهد، قاعدتا می تواند خیلی موثر باشد.

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: خیلی‌ها تصورشان این بود که جهت اعتراضات هفتم دی ماه شرکت دهی به نحوی باشد که از مشهد شروع شده است کل کشور را در بر بگیرد و نهم دی د

فاصله موجود نه جهت اصلاح طلبان و نه جهت دولت قابل توجیه نیست

رویکرد غالب در مباحث اصلاح طلبان در این گفت و گو، رویکردی کاملا انتقادی بود، یعنی همه اعضای حاضر در جلسه از پرسشها سیاست خارجی، سیاست داخلی، زنان و فاصله ای که بین شعارهایی که در انتخابات مطرح شده است و مطالباتی که از انتخابات روی زمین مانده هست، مطرح شد.

نگرانی نسبت به آینده، ابهام نسبت به آینده هم جزو مسائلی بود که کاملا صریح و انتقادی در این نشست مطرح شد. البته بنده اطلاع دارم در فواصل گذشته دستیاران آقای روحانی به دنبال برگزاری این جلسات بودند و آخرین باری هم که با من تماس گرفتند تاکید کردم اگر خود ایشان باشند در این جلسه حضور پیدا می کنیم آیا که نیاز بود این گفت و گو بصورت رودرو با آقای روحانی صورت بگیرد.

اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند ، می‌خواستند نهم دی فاتحه دولت را بخوانند

در دیدار از پرسشها کلان با نگاه انتقادی تا ریزترین پرسشها که شاید در این نشست مطالبات گروه های اجتماعی می توانست باشد، مطرح شد و البته آقای روحانی هم وقت قابل توجهی را جهت این دیدار در نظر گرفته بود. ایشان بعد این جلسه قرار بود جلسه دیگری داشته باشند ولی وقت را باز گذاشتند تا اینکه مباحث مطرح شود و البته توصیه جالب این بود که متن صحبت آقای روحانی پاسخی به سوالات و انتقاداتی بود که دوستان در جمع مطرح کردند، یعنی متن از پیش آماده شده است ای نبود و اگر هم بود، کنار گذاشته شد.

اگر این کارگروهی که روی آن بحث شد، شکل بگیرد و اگر اهتمام جدی در خود آقای روحانی جهت ادامه این گفت وگوها وجود داشته باشد، به نظر جهت ما که بر گفت و گو تاکید می کنیم در فضای آینده و در تصمیمات دولت می تواند آثار مثبتی را به جای بگذارد. این فاصله نه جهت اصلاح طلبان و نه جهت دولت قابل توجیه نیست که به هرحال امیدواریم با این گفت و گو ها پر شود.

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: خیلی‌ها تصورشان این بود که جهت اعتراضات هفتم دی ماه شرکت دهی به نحوی باشد که از مشهد شروع شده است کل کشور را در بر بگیرد و نهم دی د

از مطالبات روی زمین مانده صحبت کردید. این مطالبات محقق نشده امروز تا حدی باعث به وجود آمدن فضای ناامیدی در کشور شده است است که بخش قابل توجهی از آن هم متوجه دولت و مباحث اقتصادی هست. در این بین ولی بدنه جامعه انتقاداتی را نیز به اصلاح طلبان درون نهادهای انتخابی دارند که آنطور که باید نتوانستند خواست مردم را دنبال را دنبال کنند. چقدر این انتقادات را به افرادی که حاصل حمایت اصلاح طلبان هستند وارد می دانید؟

به نظر در این رابطه و در طرح مساله یک خطای شناختی اتفاق می افتد؛ ما فراموش می کنیم که در چه وضعیتی به انتخابات ورود کردیم که اگر این بخش را کنار بگذاریم و معطوف به وقت بستن لیست شویم طبیعتا آن بخش مهمی که منتهی شد به این نوع تصمیم گیری و این نوع حضور را از صورت مساله پاک کرده ایم. بحث مهمی وجود دارد که حتی نمی دانیم در انتخابات آینده این بخش از صورت مساله در مواجهه با اصلاح طلبان و حضور اصلاح طلبان قرار می گیرد یا خیر.

این بخش مهم به اعتقاد من به شرایط خاص گزینی بر می گردد؛ شرایط نظارتی که متاسفانه در شکل گیری نهادهای انتخابی ما حاکم است و بر انتخابات آزاد غلبه پیدا کرده هست. این عنوان را در کنار شرایط اصلاح طلبانی قرار دهید که دغدغه منافع ملی و دغدغه استقرار عقلانیت در نهادهای مدیریتی و نهادهای انتخابی را دارند و تنها ابزارشان جهت استقرار نگاه و رویکردشان در ساختار قدرت همین انتخابات است.

اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند ، می‌خواستند نهم دی فاتحه دولت را بخوانند

حال هنگامی که این معادله را کنار هم می گذارید اگر تمام اجزایش به درستی دیده نشود، طبیعتا حاصلی جز یاس و ناامیدی نخواهد داشت. آن چیزی هم که بیش از همه جهت اصلاح طلبان همواره حائز اهمیت بوده همکاری مردم هست، یعنی اصلاح طلبان به انحای متفاوت تلاش می کنند همکاری مردم از یک درصدی زیاد باشد آیا که اگر همکاری زیر آن درصد مطلوب باشد اصلا شانسی جهت اینکه اصلاح طلبان در انتخابات برنده شوند وجود ندارد.

طبیعتا هنگامی که مطالباتی روی زمین مانده یا معوق مانده است تنها وقت عینیت یافتن این مطالبات نیز وقت انتخابات هست؛ به عبارتی امید اجتماعی در انتخابات به اوج خودش می رسد. ما بعد از انتخابات هم با این مسئله مواجه بودیم و همان صورت مساله باز هم در برابر اصلاح طلبان وجود داشت. به این مفهوم که همان نهادهایی که اجازه نمی دهند انتخابات آزاد در این کشور شکل بگیرد و با این عنوان مقابله می کنند، بعد از انتخابات هم به فعالیت خود ادامه داده و همان دولت پنهانی را شکل می دهند که در کنار نهادهای انتخابی و دولت منتخب قدرت نمایی می کند.

شما ببینید با گزینش ها و تصمیمات همین شورای شهر که می گویید هر ۲۱ نفر اصلاح طلب هستند چه مواجهه ای شده است یا در برابر مصوبات مجلس چه سنگ اندازی هایی صورت گرفته هست. با وجود اینکه لیست ما در انتخابات مجلس لیست حداکثری نبود ولی ما باز هم از انتخابات دفاع می کنیم؛ انتخابات تنها ابزار ما جهت اعمال رویکرد در ساختار سیاسی کشور هست. معتقدیم اگر درصدی از عقلانیت و رویکرد اصلاحی در این نهادهای انتخابی قرار بگیرد می تواند جهت کشور دستاورد داشته باشد. دستاورد هم آنجایی است که در گزینش های اخیر مجلس تبلور پیدا می کند و لایحه FATF به تصویب می رسد. این نشان می دهد تلاش ما جهت مطالبات حداقلی در انتخابات مجلس تلاش بی حاصل نبوده منتها این عنوان باید به مردم گفته شود که با لیست حداقلی نمی توانیم به مطالبات حداکثری دست پیدا کنیم که اگر این گونه فکر نکنیم باز مقدمه جهت ناامیدی می شود.

اقبالی که در انتخابات شورای شهر و مجلس دهم داشتیم را امروز نداریم

البته این را هم بگویم که به نظر من در حال حاضر اوضاع فضای عمومی کشور و پایگاه رای اصلاح طلبان به گونه ای است که اگر همین فردا بخواهند انتخابات برگزار کنند، اصلاح طلبان شانس زیادی نخواهند داشت یا حداقل آن اقبالی که در انتخابات شورای شهر و مجلس دهم داشتیم را نخواهیم داشت.

همین هم نشان می دهد که ما به مرحله ای رسیدیم که اتفاقا جهت انتخابات بعدی باید بتوانیم مساله مربوط به نظارت، مساله خاص گزینی و مساله دولت پنهان و موازی را به نحوی حل کنیم. این موضوع، مساله ما به تنهایی نیست بلکه مساله حاکمیت است.

می درخواست کردند نهم دی دیگر فاتحه دولت روحانی را بخوانند

خیلی ها تصورشان این بود که جهت اعتراضات هفتم دی ماه شرکت دهی به نحوی باشد که از مشهد شروع شده است و کل کشور را در بر بگیرد و نهم دی دیگر فاتحه دولت آقای روحانی را بخوانند. بحث من این است که ما و حاکمیت در وضعیتی قرار گرفته ایم که باید متوجه این عنوان باشیم. بی اعتمادی به دولت روحانی، بی اعتمادی به شهردار منتخب اصلاح طلبان یا شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، بی اعتمادی به مجلسی که در شرایط حداقلی شکل گرفت و نهادهایی که همکاری مردم در آنجا عینیت پیدا می کند الان در معرض آسیب جدی است و این در واقع اساسا نهاد انتخابات را در این کشور را ترساندن می کند.

ما در انتخابات همواره از همکاری مردم سخن می گوییم، حتی رهبری هم گفتند آنهایی که نظام را قبول ندارند بخاطر کشور در انتخابات شرکت کنند؛ ولی مردم باید لمس کنند که گزینش های برآمده از رای آنها تا چه حد می تواند در اصلاح شرایط زندگی، در زیاد کردن خیر عمومی، در تقویت منافع کشور و در کم کردن نگرانی های آینده موثر باشد.

اتفاقی که امروز در حال وقوع است این است که در این شرایط خطیر و حساس کشور که با تهدیدات بیرونی مواجه هستیم، تنها دغدغه بعضی این است که چه کنیم تا اصلاح طلبان نتوانند در انتخابات ۹۸ رای مردم را کسب کنند. الان اصلا مساله اصلاح طلبان و حاکمیت نباید این باشد، الان باید تفاهمی شکل بگیرد تا دولت بتواند کار کند، تا مجلس بتواند کار کند تا شورا کار کند. بعضی متوجه نیستند و گویی روی شاخه نشسته اند و دارند همان شاخه را می برند. متوجه نیستند تهدیدی که وجود دارد، ترساندن اصلاح طلبان نیست. این ترساندن و بحران کم کردن اعتماد عمومی، ترساندن کل ساختار قدرت در کشور است.

مشارکت حداکثری نماد اعتماد ملی در این کشور است

همواره این اصلاح طلبان بودند که در انتخابات های گذشته توانستند همکاری حداکثری را کسب کنند. حال اگر اینها هم نتوانند، همکاری حداکثری اتفاق نمی افتد. همکاری حداکثری نماد اعتماد ملی در این کشور است و الان این اعتماد عمومی و ملی در حال آسیب دیدن است.

من این عنوان را در جمع اصلاح طلبان هم مطرح کردم که امروز نباید دغدغه ما در شورای عالی سیاستگذاری حضور یکی و عدم حضور دیگری باشد؛ اصل مساله این است که ما در شرایط کنونی کشور چه کنیم تا نگرانی ها را نسبت به آینده کمتر کنیم. اگر بتوانیم پاسخی مشخص جهت این پرسش به دست آورده و روی آن به تفاهم ملی دست پیدا کنیم، می توانیم امیدوار باشیم که انتخابات بعد پر فروغ تر از انتخابات های گذشته برگزار شود.

امروز تنها شاخصی که می تواند عینیت یافتن اعتماد عمومی را در معرض نمایش قرار دهد همان انتخابات و برگه رای است که الان به نظر می رسد در معرض ترساندن جدی قرار گرفته و حاکمیت باید فکری جهت این عنوان کند.

شما از نگرانی و دغدغه ای صحبت کردید که انتخابات سال ۹۸ و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ را مورد ترساندن قرار خواهد داد. برطرف این دغدغه ها و شنیدن صدای نگرانی اصلاح طلبان چاره ای جز شکل گیری گفت وگوی ملی ندارد و این در حالی است که تا امروز همه درخواست ها جهت شکل گیری این سطح از گفت وگو با پاسخ منفی یا حتی عدم پاسخ مواجه شده است هست. با این وجود آیا امیدی دارید که تا فاصله پیش از شروع فعالیت های انتخاباتی بتوان در چهارچوب تعامل و گفت وگو این نگرانی را برطرف کرد؟

اصلاح طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند

ما ابتدا باید این عنوان را مورد توجه قرار دهیم که جریان اصلاح طلب نه به دنبال خشونت، نه به دنبال رفتارهای قهرآمیز و نه به دنبال براندازی هست. اصلاحات در چارچوب همین ساختار، همین قانون اساسی و همین نظام تعریف می شود و محدوده جریان اصلاح طلبی در همین چارچوب می گنجد.

حال ما باید ببینیم امکانات ممکن ما در این شرایط جهت تبیین این عنوان چیست و از چه ابزارهایی می توانیم استفاده کنیم. ما جامعه مدنی قدرتمندی نداریم که فشار از پایین را به نوعی اعمال کند و به همکاری مردم عینیت بدهد. تنها امکان تبلور همکاری مردم در این کشور انتخابات است که شاید در کشورهای توسعه یافته تنها به عنوان یکی از سطوح همکاری سیاسی تعریف می شود. ما در کشورمان چنین امکانی نداریم و تنها ابزار ما جهت ایجاد فضای گفتمانی، مطرح کردن مطالبات، توجه به الزامات حکمرانی خوب و منافع ملی و شاخص هایی است که به لحاظ گفتمانی در جریان اصلاح طلبی قابل تعریف است جهت همین حرکت در همین مسیر خواهد بود. این حرکت باید با توجه به ظرفیت های موجود باشد و طبیعتاً هم باید بتواند راه را باز کند.

حال به نظر می رسد در زیاد از دو زاویه این مانع در برابر گفت وگوی ملی وجود دارد. یک عده بیرون از کشور عزیزمان ایران هستند که خودشان را تجهیز کرده، تمام ظرفیت های خودشان را به کار گرفته اند تا به اصلاحات حمله کنند. آنها به این نتیجه رسیده اند که اصلاح طلبان سوپاپ اطمینان جمهوری اسلامی هستند و بارها هم از این تعبیر استفاده می کنند. بنابراین اعتقاد هستند قبل از حمله به جمهوری اسلامی در قدم اول باید اصلاح طلبان را بزنند چراکه این اصلاح طلبان هستند که مردم را پای صندوق رای کشانده، به این نظام مشروعیت می دهند و همکاری حداکثری را محقق می کنند.

باید از هر روزنه ای جهت گفت وگو استفاده کنیم

در کنار این گروه، یک عده هم در داخل کشور طبیعتاً در هر بزنگاهی اصلاح طلبان را رقیب سیاسی خود دانسته و به هر ترتیب هیچ وقت اجازه نمی دهند که این گفت وگوها شکل بگیرد. گزارشی را در همین رابطه در یکی از همین خبرگزاری های مخالف دیدم که تحلیل کرده بود نشانه اصلاح طلبان از طرح گفت وگوی ملی دنبال کردن یک برد تبلیغاتی و انتخاباتی هست. تا این حد توهم توطئه از طرف مخالفان اصلاح طلبان در فضای داخلی کشور وجود دارد که عمدتاً ممکن است وابستگی هایی به نهادهای امنیتی هم داشته باشند.

طبیعتاً در این شرایط به اعتقاد من اصلاح طلبان باید از هر موقعیتی جهت برقراری این گفت وگوی ملی استفاده کنند. به هرحال طیف جریان برابر اصلاح طلبان یک پارچه نیستند؛ این جریان از تندترین طیف ها تا طیف های معتدل تر را در بر می گیرد؛ طیف های معتدلی که می توانند در خیلی از تصمیم گیری ها موثر بوده و باب گفت وگو را باز کنند. ما راهی غیر از گفت وگو نداریم، هیچ چاره ای به غیر از گفت و گو نداریم و باید از هر روزنه ای جهت گفت وگو استفاده کنیم.

جریانی در داخل امید و اعتماد مردم را نشانه گرفته است

مسئله دوم جهت شکل گیری گفت و گوی ملی این است که اصلاح طلبان ظرفیت و قدرت داشته باشند. در این مسیر باید بتوانیم در جامعه امروز مطالبات گروه های صنفی و اجتماعی را پیگیری نماییم. اینجا نقد به اصلاح طلبان وارد هست؛ یعنی اصلاح طلبان در شرایط امروز کشور عزیزمان ایران از عهده نمایندگی گروه های اجتماعی بر نمی آیند و این نقد بزرگی هست. اگر اصلاح طلبان بتوانند این نمایندگی را به عهده بگیرند، آن وقت قدرت چانه زنی این جریان نیز اوج می رود. می خواهم بگویم اصلاح طلبان باید به موازات تلاشی که جهت اصلاح ساختار قدرت، اصلاح رویکردها و روندهای نادرست انجام می دهند، نگاهی هم باید به جامعه داشته باشند.

باید بتوانند این مطالبات اعم از زنان، اقوام و صنوف را نمایندگی کنند. تلقی و تحلیل این است که اصلاح طلبان در شرایط فعلی کشور نتوانستند از عهده این نمایندگی برآیند و طبیعتا بخشی از این عنوان هم متوجه نهادهای سیاسی و احزابی است که نباید تنها دغدغه بررسی پرسشها سیاسی و همکاری در انتخابات داشته باشند. این دو مورد نیاز و ملزوم همدیگر هستند،.

باید بتوانیم به موازات تلاشی که در یک طرف انجام می دهیم در این سو نیز این مطالبات را نمایندگی کنیم. فقدان این تلاش اصلاح طلبان باعث می شود این جریان پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد. به خصوص این عنوان در شرایطی اهمیت بالای خود را نشان می دهد که یک جریان در داخل فضای کشور وجود دارد و من نمی دانم از چه نهادی مدیریت می شود و مشخصا امید و اعتماد مردم را نشانه گرفته هست. اصلاح طلبان باید بتوانند تا فاصله قبل از انتخابات جدی تر به این پرسشها بپردازند.

جدای از موضوعاتی که به عنوان ملزومات اصلاح طلبان جهت ورود به فضای انتخابات مطرح کردید؛ این جریان سیاسی در مورد دیگری نیز دچار ضعف است و آن ساختار و نهاد انتخاباتی این جریان سیاسی هست. شورای عالی سیاستگذاری که در وقت مسابقه های انتخاباتی جهت مجلس دهم شکل گرفت از دور دوم فعالیت خود در وقت انتخابات شوراهای اسلامی شهر با انتقادات و اختلافات جدی مواجه شد و این در حالی است که شروع به کار شورای دور سوم نیز نشان می دهد اراده ای جهت برطرف این انتقادات وجود ندارد. این اختلافات و تزلزل در نهاد انتخاباتی را تا چه میزان به ضرر اصلاح طلبان می دانید؟

شورای عالی سیاستگذاری در یک وقت و با اقتضائات خاص آن وقت شکل گرفت. بعد از انتخابات سال ۹۲ که عمدتا شورای مشورتی آقای خاتمی جهت شکل گیری ائتلاف تلاش کرد، می دانستیم که انتخابات مجلس پیچیدگی هایی به مراتب زیاد از انتخابات ریاست جمهوری داشت.

ما باید جهت پایتخت کشور عزیزمان ایران و شهرستان ها لیست جداگانه می بستیم و این در حالی بود که با شرایط مبهمی هم پیش رویمان مواجه بودیم و نمی دانستیم چه میزان از کاندیداهای ما از فیلتر شورای نگهبان عبور خواهند کرد. در این شرایط بود که به این جمع بندی رسیدیم که باید به یک سامانه کارآمدتری دست پیدا کنیم که بتواند به این نیاز پاسخ دهد.

این بود که در نهایت دو نهادی که متولی این کار بودند، یعنی شورای هماهنگی و شورای مشورتی ورود کرده و بعد از کش و قوس های فراوان که من نمی خواهم وارد آن مبحث شوم، شورای عالی سیاست گذاری با حضور شخصیت های حقوقی که دبیران کل احزاب یا نماینده های احزاب بودند و شخصیت های حقیقی شکل گرفت.

فلسفه وجود اشخاص حقیقی در این جمع این بود که ما می دانستیم همه شخصیت های اصلاح طلب الزاما عضو احزاب نیستند و این شورا باید به سمتی می رفت که بتواند مجموعه طیف متکثر اصلاح طلبان را در بر بگیرد. همچنین ما باید می توانستیم وزن این شورا را تا حدی اوج ببریم که بتواند اصلاحات را نمایندگی کند.

در ادامه دیدیم که تقریبا سه چهارم نیروهای اصلاح طلب که جهت انتخابات دور دهم عضویت کرده بودند رد صلاحیت شدند و همین هم باعث شد که هنگامی که تصمیم به حضور در انتخابات گرفتیم، مجبور شویم از بین افرادی که مانده اند و خود را اصلاح طلب می نامند گزینش کنیم و لیستی ببندیم.

همین شرایط هم باعث شد لیست انتخاباتی ما جهت مجلس، لیستی حداقلی باشد. می خواهم پروسه را جهت شما توضیح بدهم و بگویم دقیقا اشکال کار کجاست. استقبال خوبی از این لیست ائتلافی صورت گرفت و لیست خبرگانی هم که اصلاح طلبان حمایت کرده بودند به جز یک نفر مورد اقبال مردم قرار گرفت. با این حال اتفاقی که افتاد این بود که بعد از انتخابات این شورایی توانسته بود به عالی ترین شکل در انتخابات حضور پیدا کند و لیستش هم در خیلی از شهرها کامل رای آورده بود، بعد از انتخابات عملا نتوانست در شکل گیری فراکسیون هایی که می توانستند مطالبات اصلاح طلبان را در مجلس پیگیری نمایند، ایفای نقش کند. متاسفانه یا جهت ارتباط مستمر این نهاد انتخابی با منتخبان فکری نشده بود یا اگر هم تصمیمی اتخاذ شده است بود اراده ای جهت این کار وجود نداشت.

خطای شورای عالی سیاست گذاری در انتخابات شورای شهر

شاید یکی از اشتباهات ما در انتخابات مجلس این بود که مدیر شورای عالی سیاستگذاری خودش یکی کاندیداها بود. به نظر من بهتر بود مدیر شورای عالی سیاستگذاری می ماند و می توانست این رصد را به نحوی مدیریت نماید. البته این موارد را ما بعد از این تجربه متوجه شدیم.

در انتخابات شوراها ولی فضا متفاوت بود و اگر بخواهم آسیب شناسی کنم، انتخابات شوراها از انتخابات مجلس خیلی آزادتر بود چراکه هیئت های اجرایی دست خودمان بود، وزارت کشور برگزارکننده بود و هیئت نظارت بر انتخابات هم به وسیله مجلسی شکل گرفته بود که نسبت به مجلس نهم شرایط متفاوتی داشت و ما با رد صلاحیت های گسترده شورای چهارم مواجه نبودیم. همین عنوان هم باعث شده است بود که کسانی که در انتخابات مجلس رد صلاحیت شده است بودند در انتخابات شوراها صلاحیت گرفتند و حتی توانستند رای بیاورند.

اینجا اتفاقی که افتاد و اشکال و خطایی که وجود داشت این بود که با توجه به تعدد کاندیداها، مجددا فراخوان داده شد که اصلاح طلبان صلاحیت گرفته شده است خودشان را به ما معرفی کنند.

مسلم است که در این شرایط ۷۰۰ نفر خود را معرفی می کنند و می گویند اصلاح طلب هستیم و من هم نمی توانم بگویم آنها اصلاح طلب نیستند. حال در این شرایط زمانی که شما می خواهید از لیست ۷۰۰ نفره، ۲۱ نفر را گزینش کنید، به هر نحو که فرآیند تهیه این لیست ۲۱ نفره را مشخص کنید، باز با انتقادات زیادی مواجه می شوید و همه افراد جامانده از لیست منتقد لیست شما می شوند.

شاید بهتر بود که در این مرحله احزاب کاندیداهای خود را معرفی می کردند و لیستی که نهایی می شد لیست احزاب بود. باز هم می گویم این ها آسیب شناسی هایی است که ما امروز به آن دست پیدا کردیم. طبیعتاً در این مرحله یک اختلاف جدی شکل گرفت، یعنی می توانست فرآیند به نحوی تعریف شود که اختلافی بعد از بستن لیست به وجود نیاید. البته هنگامی که لیست ائتلافی بسته می شود این لیست ائتلافی بازهم یک لیست حداکثری نیست. لیست دوره پنجم شوراها از نظر من که عضو حزب اتحاد ملت هستم، لیست حداکثری نبود. لیست خوبی بود ولی شاید می توانست از این بهتر هم بسته شود. توجه کنیم که این لیست یک لیست ائتلافی بود و بین یک طیف متکثری از اصلاح طلبان که ۲۲ یا ۲۳ حزب بودند و بالاخره شخصیت های موثری که به لحاظ اثرگذاری در سطح ملی می توانند در قامت یک حزب محسوب شوند. این اتفاق افتاد و در همان مرحله بستن لیست هم انتقادات به لیست خیلی زیاد بود.

در این شرایط باز هم مسئله ای که بلافاصله بعد از انتخابات به وجود آمد، این بود که شورای عالی سیاستگذاری باز هم نتوانست ارتباط موثری با منتخبان لیست برقرار کند. هیچکدام از احزاب هم نتوانستند به طور کامل نقشی را که باید شورای عالی سیاستگذاری ایفا کند، بپذیرند چراکه هر حزبی تشکیلات خودش را داشته و آن جامعیت شورای عالی سیاستگذاری را ندارد و به نظر می رسد این محل اشکال است.

شورای عالی سیاستگذاری هیچ تدبیری جهت نظارت بر منتخبان نداشت

به عبارتی ضعف جدی و نقد عمده ای که می توان به شورای عالی سیاستگذاری گرفت، این است که عملکردش جهت رسیدن به لیست واحد با توجه به همه انتقاداتی که وجود دارد عملکرد قابل قبولی بوده ولی هیچ تدبیری جهت بعد از انتخابات و نظارت بر منتخبان و پاسخگو کردن آنها نداشته است.

در دور تازه ولی با وجود اینکه به نظر می رسد تقریبا اکثریت احزاب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات این را پذیرفته اند که احزاب نمی توانند کل جریان اصلاحات را نمایندگی کنند و این شورا باید با حضور شخصیت های حقیقی و ملی که فلسفه حضورشان در شورا تعریف شده است هست، شکل بگیرد ولی باز هم انتقادی وجود دارد که نخست تعداد افراد حقیقی شورای عالی هست. در این شورا مقرر شده است است که هر تعداد که شخصیت حقوقی وجود دارد، نصف آن شخصیت حقیقی در شورا باشد که الان این عدد فراتر رفته و دیگر اینکه طبیعتا هنگامی که ما می گوییم شخصیت های حقیقی ملی، موثر و آشنا شده است در فضای سیاسی کشور؛ حضور افراد حقیقی باید با این رویکرد در شورا اعمال شود.

شورا عالی تا وقت تشکیل پارلمان اصلاحات، موقتی است

این دو نقد وجود دارد ولی به نظر من گفت و گوهایی که صورت می گیرد در نهایت مساله را حل می کند. ضمن اینکه آقای خاتمی هم گفتند و همه هم تصریح دارند که از قبل از سال 92 مساله پارلمان یا مجمع عالی اصلاحات مطرح است و این شورا موقتی شکل گرفته تا زمانی که پارلمان اصلاحات به عنوان یک نهاد بالادستی به آخر برسد.

این نهاد بالادستی اگر با جامعیت و در فرآیندی دموکراتیک و براق شکل بگیرد، خواهد توانست یکی از ماموریت های مهم شورای عالی سیاستگذاری که همان فعالیت انتخاباتی است را به عهده بگیرد.

همچنین این پارلمان اگر با همین رویکردی که ذکر شد، شکل بگیرد می تواند به نیاز امروز اصلاح طلبان پاسخ داده و با خودش یک خبر و سخن نو به جامعه انتقال یافته کند.

در این بخش که وارد مبحث انتخابات شدیم، سوالی پیش می آید که آیا با توجه به محدودیت هایی که در خصوص ورود اصلاح طلبان به انتخابات مطرح کردید؛ این جریان برنامه ندارد تا سریعتر در خصوص گزینه هایش به نتیجه برسد یا حداقل استراتژی هایی را جهت ورود به فضای انتخابات تبیین کند؟ همچنین این عنوان را هم باید مدنظر قرار دهیم که بعضی جریانات با وجود فاصله سه ساله تا وقت انتخابات ریاست جمهوری، از هم اکنون فعالیت های خود را شروع کرده و تصمیمات خود را با نگاه به ۱۴۰۰ اتخاذ می کنند.

اینکه اصلاح طلبان باید جهت هر انتخابات برنامه داشته باشند، کاملا منطقی است و تصمیمی نیست که بتوان یک هفته مانده به انتخابات آن را اتخاذ کرد؛ ولی باید توجه داشته باشیم که زمین رقابتی که جهت اصلاح طلبان وجود دارد، زمین مساوی و همواری نیست همچنین داوری که قرار است این مسابقه را داوری کند، به نفع یک جریان سوت می زند.

اصلاح طلبان در بحث معرفی گزینه ریاست جمهوری مسئله ندارند

طبیعتا در این زمین ناهموار که شیبش به سمت اصلاح طلبان بوده و به همین علت هم مدام گل می خورند این جریان نمی تواند مثل اصولگرایان برنامه ریزی کرده و از الان روی این انتخابات سیاست گذاری و برنامه ریزی کند.

شاید مقدم بر این مساله، همان است که من در بحث انتخابات مجلس به آن پرداختم. اصلاح طلبان باید پیش از انتخابات ریاست جمهوری روی الزامات همکاری حداکثری مردم فکر کنند. خیلی ها می گویند که به عنوان نمونه در انتخابات ۹۶ اصلاح طلبان می توانستند از آقای روحانی حمایت نکرده و از فرد دیگری حمایت کنند. اصلاح طلبان در بحث معرفی گزینه ریاست جمهوری مسئله ندارند؛ در این طیف مجموعه ای از زنان و مردان وجود دارند که از عهده مدیریت کشور بر می آیند ولی به آنها اجازه داده نمی شود که در این صحنه مسابقه حضور پیدا کنند.

نباید در هر شرایطی به حمایت از هر کاندیدایی تن بدهیم

یادمان نرفته که آقای هاشمی را با چه بهانه ای در انتخابات سال ۹۲ رد صلاحیت کردند و جهت آقای خاتمی هم اساسا فضایی را مهیا کردند که ایشان خودش رغبتی جهت کاندیداتوری نداشته باشد. متاسفانه بعضی دوستان اصلاح طلب ما از الان آینده نگری حمایت این جریان از آقای لاریجانی را کرده اند. از نظر من اساسا هیچ ضرورتی جهت جریان اصلاحات وجود ندارد که از الان بخواهد این دایره گزینش را انقدر تنگ کند تا در نهایت از سر ناگزیری بخواهیم سراغ کاندیدایی برویم که ممکن است به لحاظ سیاسی فاصله ای به نسبت زیاد از آقای روحانی با اصلاح طلبان داشته باشد.

طبیعتا این یعنی از الان چراغ سبزی می دهیم که ما در هر شرایطی و با هر کاندیدای حداقلی در انتخابات شرکت می کنیم؛ یعنی ما هر لحظه گوش به فرمان هستیم تا انتخابات برگزار شود و ما نیز در هر شرایطی تن به هر کاندیدایی می دهیم.

این تصمیمات باعث فروریختن سرمایه اجتماعی ما می شود. به این مساله توجه نمی کنیم که ما با کاندیداهای حداقلی تنها در یک مرحله می توانیم همکاری مردم را جلب نماییم. بعد از اینکه این کاندیداهای حداقلی نتوانند مطالبات حداقلی مردم را تامین کنند، دیگر با دعوت ما هم در انتخابات شرکت نمی کنند. اینکه من می گویم ما باید از الان به الزامات همکاری حداکثری بپردازیم، متوجه همین دغدغه بوده چراکه الزامات همکاری حداکثری از الان قابل آینده نگری است.

یکی از الزامات جدی ما جهت همکاری حداکثری در انتخابات ۱۴۰۰ برگزاری انتخابات آزاد هست. انتخاباتی که در آن همه طیف های سیاسی امکان ورود داشته باشند و به این ترتیب این حلقه باید باز شود. همچنین باید بدانیم جهت تحقق همکاری حداکثری، نهادهای انتخابی که از سال ۹۲ به این سو با حمایت اصلاح طلبان شکل گرفتند باید بتوانند مطالبات حداقلی مردم را تامین کنند و پاسخ مناسبی به این مطالبات بدهند.

از گفت وگوی ملی و لزوم شکل گیری آن جهت تحقق همکاری حداکثری در انتخابات سخن گفتیم. می خواهم از یک دغدغه صحبت کنم و آن ترمیم رابطه اصلاح طلبان با حاکمیت است چراکه اگر این رابطه ترمیم نشود، قطعا نه امیدی جهت شکل گیری گفت وگو وجود دارد و نه آن همکاری حداکثری شکل خواهد گرفت. به همین جهت تلاش هایی از سوی بعضی سیاستمداران اصلاح طلب و مشخصا اسحاق جهانگیری شکل گرفت تا بتواند قدم به قدم این رابطه را ترمیم کند. با این وجود تاکنون هیچ نشانه ای از این اصلاح روابط به چشم نمی خورد و همچنان نگرانی ها در این خصوص ادامه دارد. در این شرایط تا چه میزان در فاصله منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ به اصلاح این روابط امیدوار هستید؟

باید مراقب تعیین حد و مرزها با براندازها باشیم

حاصل تجربه این سالیان دور و نزدیک به من نوعی می گوید که اصلاح طلبان تا زمانی که بتوانند آن چسب مورد نیاز را بین خود و مردم ایجاد کنند، طبیعتا زمینه پذیرش در حاکمیت هم ممکن است زیاد کردن پیدا کند.

این یک ملاحظه خیلی جدی هست. منتها پاشته آشیلی هم که وجود دارد این است که به نحوی واکنش‌ها نکنند که حاکمیت از واکنش‌ها اصلاح طلبان مسابقه با نظام را تلقی کرده یا فکر کند اصلاح طلبان خود را بدیل نظام جمهوری اسلامی می دانند.

اینجا است که می گوییم باید مراقب رادیکالیسم و تندروی ها و همچنین تعیین حد و مرزها با براندازها باشیم. اینها ملاحظات بسیار جدی بوده که اتفاقا می تواند بحران سازی کند. این را بدانیم که طبیعتا یک عده ای نمی خواهند این ارتباط شکل بگیرد و به نظر می رسد مقاومت های جدی در این ارتباط وجود دارد.

اصلاح طلبان باید چسب بین خودشان و حاکمیت را محکم کنند

به نظر من ولی راه همین هست؛ اینکه با همین مشی و با همین رویکرد اصلاح طلبان بتوانند مطالبات مردم و همه گروه های اجتماعی را نمایندگی کنند. یعنی بخاطر اینکه حاکمیت آنها را به عنوان یک ترساندن قلمداد نکند باید بتوانند بین خود و بدنه اجتماعی فاصله نیندازند، این خیلی مهم است.

من می بینم بعضی اصلاح طلبان در ورطه ای خود را قرار می دهند که به عنوان نمونه در جاهایی سکوت می کنند و از حق مردم دفاع نمی کنند.

در حالیکه این نظام جهت مردم هست، مگر امام نگفت مردم ولی نعمتان این کشور هستند. حالا اینکه هر اعتراضی که در این کشور بلند می شود آنهایی که ۴۰ سال است می خواهند جمهوری اسلامی سر به تنش نباشد روی این اعتراضات سوار می شوند و می خواهند موج براندازی راه بیندازند یک بحث جدایی است.

اصلاح طلبان باید بتوانند مطالبات مردم را نمایندگی کرده و با این مطالبات، آن چسب بین خودشان و حاکمیت را هم محکم کنند. در این شرایط است که فرصتی جهت براندازها باقی نمی ماند. به نظر من این دو ملاحظه خیلی جدی است.

البته من فکر می کنم آقای جهانگیری بعد از آنکه به عنوان نامزد پوششی وارد انتخابات شد دیگر آن جایگاه پیش از انتخابات را ندارد که طبیعتا این جایگاه هم قابل ترمیم هست. البته این فعالیت ها محدود به آقای جهانگیری نیست؛ خیلی از نیروها و شخصیت های اصلاح طلب هستند که می توانند این ارتباط را برقرار کنند تا این نگاه غیرواقعی که نسبت به اصلاح طلبان وجود دارد اصلاح شده است و این نگاه امنیتی از سر اصلاح طلبان برداشته شود.

وارد حوزه زنان شویم؛ آیا تنها در یک مقطع و آن هم در دولت آقای احمدی نژاد ما شاهد حضور وزیر زن در کابینه بودیم؟

بعد از انتخابات سال ۹۶ گروهی از فعالین آشنا شده است بین مسئولین زن و فعالین این حوزه جلساتی نتشکیل شد تا در خصوص مساله وزارت زنان بحث و تبادل نظر صورت بگیرد و در انتهای این سلسله جلسات هم لیستی تهیه آن انجام شد و به همین جهت چانه زنی های زیادی هم صورت گرفت.

نگاهی وجود دارد که اعتقاد است زن نمی تواند در جایگاه حتی استاندار قرار بگیرد

آقای روحانی هم در لیست اولیه وزرا نام دو زن را هم جهت تصدی پست وزارت آورده بودند که البته من نمی دانم آن دو نفر چه کسانی بودند آیا که با توصیه هایی که مبنی بر عدم معرفی وزیر زن به رییس جمهور صورت گرفت، نام این دو نفر هم در همان مرحله اول از لیست از بین بردن شد.

متاسفانه نگاهی وجود دارد که اعتقاد است زن نمی تواند در جایگاه حتی استاندار قرار بگیرد. اگر دقت کنید بعد از وزارت مهمترین جایگاهی که زنان می توانستند در آن قرار بگیرند، استانداری بود. ما پیش از این زنان فرماندار داشتیم که با یک پله ارتقا می توانستند استاندار شوند.

مشهود است که مقاومت جدی جهت مقابله با تصمیمات رییس جمهور وجود دارد و ایشان در جلسه یکسان با ما هم به بخشی از آن پرداختند و به عنوان مثال گفتند که آقای غلامی پانزدهمین گزینه دولت جهت تصدی وزارت علوم بودند.

زنان کشور عزیزمان ایران طلبکار روحانی و دولت تدبیر و امید هستند

طبیعتا به نظر می رسد در مقطعی هم که آقای احمدی نژاد وزیر زن معرفی کرد مخالفت هایی مخصوصا در حوزه علمیه وجود داشت ولی به هرحال در آن مقطع حضور وزیر زن ابزاری جهت مشروعیت بخشی به کابینه دوم آقای احمدی نژاد بود که با این حال دیدیم با چه اوضاع اسفباری و به بدترین شکل ممکن زن دستجردی از کابینه کنار گذاشته شد.

آقای روحانی می گویند این مطالبه را در انتخابات مطرح نکردند ولی این مطالبه به عنوان مطالبه جدی زنان مطرح است و برداشت ما این بود که در کابینه دوم آقای روحانی حداقل یک یا دو وزیر زن خواهیم داشت که این مطالبه تحقق پیدا نکرد و زنان کشور عزیزمان ایران طلبکار ایشان و دولتشان هستند.

چنین پتانسیلی در کشور ما وجود دارد، چنین ظرفیت بالقوه ای وجود دارد و دولت برآمده از انتخاباتی که اصلاح طلبان از آن حمایت کردند، می توانست این ظرفیت بالقوه را به بالفعل تبدیل کند که این اتفاق نیافتد. حالا این وقت اخیر هم به نظر من وقت چانه زنی آقای روحانی بود تا بتواند موافقت حضور زنان را در کابینه بگیرد. در این شرایط زنان به عنوان ۵۰ درصد از جمعیت کشور نقششان در فرآیند پیشرفت و توسعه کشور هیچ تناسبی با این ظرفیت ندارد و این باید ظرفیت سازی شود و یکی از ظرفیت سازی ها همین حضور زنان در کابینه است که می تواند عالی ترین خبر به جامعه زنان باشد تا بتوانند با اعتماد به نفس بیشتری در مراحل بعدی گام بردارند.

می گفتند اگر هم بتوانید زنی را وارد مسابقه ریاست جمهوری کنید، مردم به زن رای نمی دهند

زمانی که بحث حضور زنان در انتخابات ریاست جمهوری بود مخالفان می گفتند به فرض که شما بتوانید زنی را هم وارد مسابقه ریاست جمهوری کنید، مردم به زن رای نمی دهند من گفتم اشکالی ندارد ما دلواپس رای مردم نیستیم، ولی شما هنگامی که به مخاطب می گویید ما ۴ کاندیدای ریاست جمهوری داریم که یکی از آنها زن هست، هم به مردان و هم به زنان جامعه آموزش می دهید که یک زن هم می تواند در جایگاه رییس جمهور قرار بگیرد؛ فارغ از اینکه بتواند پیروز شود یا پیروز نشود.

به اعتقاد من هنگامی که شما عملکرد زن ها را در کابینه می بینید و مقایسه می کنید؛ خودش نشان می دهد که تا چه حد این زنان مسئولیت پذیر بودند و در انجام وظیفه وقت و انرژی گذاشتند.

طبیعتا کشورها با همین ظرفیت به این الگو رسیدند که به عنوان نمونه نصف کابینه را به زنان تخصیص داده شده است دهند. این حضور به همه خبر می دهد و جامعه را توانمند می کند. هنگامی که ۵۰ درصد جامعه را از عرصه قدرت سیاسی از بین بردن می کنیم این از بین بردن فقط روی آن ۵۰ درصد اثر نمی گذارد بلکه روی کل جامعه تاثیر می گذارد. مگر می شود ما توانمندی های زن را فقط در حوزه منزل ببینیم از ظرفیت هایش استفاده نکنیم و بعد توقع داشته باشیم نسلی که از دامن زنان وارد جامعه می شود نسل توانمندی باشد.

فراکسیون زنان مجلس هم نامه ای به آقای رییس جمهور نوشتند و خواستار معرفی وزیر زن شده است اند. البته این نافی تلاش دولت جهت پر کردن ۳۰ درصد، نافی تلاش دولت جهت برای اوج بردن جایگاه زنان در برنامه ششم توسعه نیست و نافی تلاش جهت اینکه جسارت به خرج داد زن بلوچ اهل سنت را در جایگاه فرمانداری نشاند، نیست.

قرار بود زنان در مقدرات اساسی مملکت دخالت داشته باشند

جامعه امروز کشور عزیزمان ایران نیاز دارد که رییس جمهور خیلی جدی تر وارد این عنوان شود و این اطمینان باید به آقای روحانی داده شود چنان که از این ۵۰ درصد استفاده کند آنها به مراتب جدی تر جهت حمایت از دولت وارد صحنه خواهند شد.

اگر ما با پدیده ای با عنوان دختران خیابان انقلاب مواجه هستیم؛ اگر به تناوب اخباری را در خصوص اعتراض به جایگاه امروز زنان کشور عزیزمان ایران می شنویم؛ این بر می گردد به همین ضعفی که زنان در ساختار قدرت امروز جمهوری اسلامی کشور عزیزمان ایران با آن مواجه هستند.

زنان قرار بود در مقدرات اساسی مملکت دخالت داشته باشند، زنان قرار بود به جایگاه حقوقی و معنوی خودشان دست پیدا کنند ولی هنگامی که گزارش ها حاکی از این است که ما با یک شکاف عمیق به لحاظ دسترسی زنان کشور عزیزمان ایران به وقت های برابر مواجه هستیم طبیعتا این فاصله خودش را در مباحث دیگر نشان می دهد.

به نظر من همین بازتاب ها دامن می زند به مساله ای که اتفاقا از بیرون تلاش دارد تا پوشش زنان کشور عزیزمان ایران به عاملی جهت براندازی تبدیل شود. این در حالی است که صورت مساله جای دیگری بوده و مساله پوشش همه مساله زنان کشور عزیزمان ایران نیست، مساله زنان کشور عزیزمان ایران خیلی فراتر است.

در همین راستا تا چه میزان نقش معاونان امور زنان کابینه را چه در دولت اول و چه در دولت دوم آقای روحانی را جهت تحقق حقوق زنان در کابینه موثر می دانید؟

روحانی باید مساله حضور زنان در وزرات را حل می کرد

من نمی توانم نقد منصفانه ای در این خصوص داشته باشم آیا که هنوز گزارش آنها را جهت این تلاش ها نشنیده ام. می دانم هم نگاه زن مولاوردی در این زمینه مثبت است و پیگیر هستند و الان هم که در موقعیت دستیار حقوق شهروندی قرار دارند همچنان مطالبات زنان را پیگیری می کنند و زن ابتکار هم در معرفی زنان چه به عنوان سفیر، چه به عنوان مدیر کل و فرماندار و بخشدار از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.

مقام وزارت، مساله ای است که خود آقای روحانی باید وارد عمل می شد و این مسئله را حل می کرد. این پیگیری ها و پافشاری ها ادامه دارد ولی گویا اراده ای در اوج جهت به رسمیت شناختن این عنوان وجود ندارد. طبیعتا وقت خوبی مهیا شده است است که آقای روحانی این مساله را به عنوان یک ضرورت جهت فضای روز کشور عزیزمان ایران که خیلی می تواند در تقویت امید اجتماعی موثر باشد، مطرح کند.

به عنوان پرسش نهایی می خواهم نظر شما در خصوص طولانی شدن روند تصویب لایحه حمایت از زنان بدانم. در آخرین تحولات مربوط به این عنوان زن ابتکار اعلام کردند که لایحه جهت کسب نظر مراجع قم به این شهر فرستاده شده است هست. حال پرسش این است که آیا واقعا مورد نیاز است که بررسی لایحه حمایت از حقوق زنان تا این حد طولانی و پیچیده شود؟

لایحه حمایت از زنان به لایحه ای سیاسی تبدیل شده است است

به نظر من لایحه تامین امنیت یا لایحه حمایت از زنان به لایحه ای سیاسی تبدیل شده است است و همین هم به این عنوان آسیب رسانده هست. من فکر نمی کنم در بین علمای حوزه علمیه قم بتوانیم کسی را پیدا کنیم که با خشونت علیه زنان موافق باشند؛ این عنوان خیلی بعید به نظر می رسد.

معتقدم این کش و قوس دادن و پاس دادن این لایحه از یک بخش به بخش دیگر و معطل ماندن آن زیاد به خاطر این است که این لایحه هم مثل حجاب به یک بحث سیاسی تبدیل شده است که اساسا به هیچ عنوان سیاسی نیست که این را علمای قم هم باید متوجه باشند.

اتفاقا دین اسلام با همان نگاه ۱۴۰۰ سال پیش، یکی از مدافعان جدی حقوق زنان بوده هست. آیا الان در کشوری که قرار بود یک الگوی ایرانی و اسلامی به دنیا ارائه کند تا این حد در برابر لایحه ای که طبیعتا می تواند امنیت ۵۰ درصد از کشور را حتی نه به طور کامل تامین کند، مقاومت می شود.

خیلی روی این لایحه تفکر شده است هست؛ با حقوقدانان، جامعه شناسان و با همه کسانی که به نوعی با مساله زنان درگیر بودند سال ها روی این لایحه کار شده است و معطل ماندش تصویری بدی از کشور عزیزمان ایران را به دنیا ارائه می دهد که نظام مستقر در جمهوری اسلامی کشور عزیزمان ایران مدافع خشونت علیه زنان است.

این تصویر، تصویر تلخ و بدی از کشور عزیزمان ایران است در حالی که همین الان امنیت زنان ما با امنیت زنان در کشورهای همسایه قابل مقایسه نیست و زنان کشور عزیزمان ایران در امنیت به مراتب بیشتری هستند.

این لایحه می تواند دست حقودانان و قضات ما را باز بگذارد تا مواردی را که در این کشور به خشونت علیه زنان اعمال می شود را به حداقل ممکن برسانند. این مساله ای است که با همان نگاه سیاسی هم اگر بررسی شود کمک می کند به اینکه کشور عزیزمان ایران یک صورت موجه تری را در مواجهه با زنان ارائه دهد.

به نظر من این پرسشها باید گفته شود؛ خود ابتکار به عنوان معاون رییس جمهور هم باید این لایحه را مثل گذشته که مرحله به مرحله پیش بردند پیگیری کنند و به دیدار علمایی که این لایحه به آنها ارجاع شده است بروند و گفت و گو کرده و آنها را توجیه کنند.

فاطمه کلانتری

واژه های کلیدی: سیاسی | همکاری | انتخابات | اصلاح طلب | شورای شهر | حسن روحانی | اصلاح طلبان | دولت روحانی | شرایط زندگی | انتخابات مجلس | انتخابات شوراها

دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : topsblog

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب خارجی معروف
  • قیمت کیندل
  • فروشگاه کتاب خارجی
  • خرید کتاب الکترونیکی خارجی
  • خرید کتاب خارجی آنلاین
  • خرید کتاب زبان اصلی قانون
  • کتاب های اقتصاد اورجینال
  • کتب کتابخانه وAPI زبان اصلی
  • کتاب های بازیهای کامپیوتری اورجینال
  • دانلود منابع مرجع اخلاق کسب و کار
  • خرید کتاب های کامپایلرها از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی زبان مدلسازی
  • خرید کتاب زبان های برنامه نویسی زبان اصلی
  • خرید کتاب تکس لاتکس زبان اصلی
  • دانلود منابع مرجع نرم افزار آفیس
  • خرید کتاب نرم افزار های ادوبی زبان اصلی
  • منابع اورجینال نرم افزار ماکرومدیا
  • کتب نرم افزار CAD زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های محاسبات علمی
  • دانلود منابع مرجع شبکه